مرثیه ای برای یک رویا » بالاخره پای منم به کلانتری باز شد

بالاخره پای منم به کلانتری باز شد

دسته : (عمومی) توسط فرزاد در 04-01-2013

خوابیده بودم. زنگ در به صدا دراومد. بیدار شدم. دیدم 6 صبحه. گفتم چی شده. اف‌اف رو برداشتم. یکی گفت از کلانتری اومدیم. میشه یک لحظه بیائید دم در. کاپشن پوشیدم رفتم. دیدم بله. ماشین کلانتریه. گفتم بله. گفت بیائید اینجا. این مرد رو نگاه کنید. میشناسیدش. نگاه کردم. گفتم نه. همین گفتم نه، مآمود کلانتری داد زد سر مرده که چرا دروغ گفتی و …. خلاصه برام توضیح دادند. این مرده رو در حال پرسه زدن گرفته بودند. گفته بودش خونه‌شون اینجاست(خونه ما). اومده بودند چک کنند. خلاصه به من گفت لباس بپوش بریم کلانتری اونجا چند تا فرم امضا کن. رفتم کلانتری. اولین بار در زندگیم. ولی چقدر تمیز و مرتب بود. با چیزی که تو ذهنم بود کلی فرق داشت. یه جای شیک. با تلویزیون LCD و …. ولی جالبه که اینهمه شب‌ها خیابونها رو چک می‌کنند.



دیدگاه ها:

دیدگاهتان را بنویسید