من يك بحث مهم ميكنم تو وبلاگم. باور كنيد اينكه ميگم خودم هم نميدونم چي درسته واقعيه. من فقط احساساتمو مينويسم. ميدونم خيليهاش غلطه. اصلا قابل استناد نيست. من اصلا نميخوام نظرتونو عوض كنيد در مورد طريقه جواب دادن. ولي دوست دارم احساساتتنو بنويسيد. خواهشا تحليل نكنيد. فقط احساستون. اينكه روش و نكتهاي كه من ميگم درسته يا غلطه اصلا مهم نيست. باور كنيد. اصلا به همين نوشتهاي كه مينويسم هم اعتقاد ندارم. اصلا در مورد همه اينائي كه الان نوشتم حس بدي پيدا كردم. راستشو بخواهيد يه كم كه فكر كردم به اين نتيجه رسيدم كه هر چي ميگم درسته. البته كمي مشكوكم. راستش اصلا خودمم نفهميدم چي شد. ما ايرانيها دو خاصيت مهم داريم. يكي اينكه فكر ميكنيم فقط خودمون ميفهميم و باقي نميفهمند. دوم اينكه فكر ميكنيم همه نفهمند و فقط ما ميفهميم. مطمئن باشيد اولي با دومي فرق داره. البته اينو فقط من ميفهمم و هيچكس نميفهمه. اصلا خسته شدم. اين كيبرد هم كه هر چي دلش ميخواد مينويسه. ولم كن ديگه.
احساس درماندگی ناشی از آن است که بین خود و خدا فاصله حس میکنید.
دسته : (IT, علوم برتر, عمومی) توسط فرزاد در 26-10-2007
دلم طاقت نياورد. آخه به من گفته بودند مبادا كاري بكني كه باز هم دردسر درست كني. ولي مگه ميشه آدم به دور و ورش بياهميت باشه. خلاصه دست به كار شدم. اول hotspot نصب كرديم. ولي خيلي بد شد. web و mail حدودا 10 روزه از كار افتاده!!!!!!! هميشه اولش همينطوره. هميشه. خدا كنه تفرش و افرادش تحمل اين مشكلات رو داشته باشند. چون اگر تحمل كنند كه همه چيز درست پيش ميره. وگرنه همه چيز ميايسته. اميدوارم.
اين مطلب رو بعد از يك ماه مينويسم. روز اول كه رفتم تفرش برام جالب بود. شهري با تمام خصوصياتي كه فكر مي كردم. اول به من گفتند كه اينجا مديريت و استادها خوبند ولي مردم و دانشجويان بد هستند. ايكاش ميدانستم گيت Not در حرفهاي مرددم گيت پيشفرض است.
البته بعد از مدتي مينويسم. ولي مهم اينه كه مينويسم. فكر كنم شما هم فهميديد سرعت تايپم خوب شده. حالا بريم سر اصل مطلب. واقها جالبه. من هر چيزي رو توضيح ميدم اين دختر 4.5 ساله من گوش ميكنه. هر چي رو با زور ميگم گوش نميكنه. نكته جديدي كه فهميدم اينه كه بايد مطلب كامل و با حوصله باشه. مثلا زياد جلوي تلويزيون ميايستاد. هر چي براش ميگفتم كه چشت خراب ميشه به خرجش نرفت. تا اينكه بك روز صداش كردم و بطور كامل چشم رو براش كشيدم و تو.ضيح دادم كه شبكيه چيه و عنبيه چيه. بعد براش توضيح دادم كه اگر نزديك تلويزيون بشه چي ميشه. بعد از اون انگار يه چيزي فهميده باشه ديگه كلي رعايت ميكنه. باز هم تعجب كردم.
دسته : (IT, علوم برتر, عمومی) توسط فرزاد در 19-10-2006
ميدونيد. در دانشگاه ما استادان و دانشجويان و … معمولا از كامپيوتر 8 تا استفاده ميكنند:
- تايپ (10% كارائي): كه هنوز هم اصلا 90% اين آدمها بلد نيستند با word كاركنند و به نظر من ماشين تايپ هم براشون زياده.
- اينترنت (30% كارائي): براي ديدن مقالات در 10% و 90% ديدن اخباري كه در بيرون گير نميآيد و كمي هم ….
- استفاده به صورت power point (حدودا 40% كارائي): كه جالبه، همه فكر ميكنند به همه سيستم ويدئو پروژكتور و … ميگن power point.
- من كامپيوتر دارم (5% كارائي): براي پز دادن.
- براي جا پر كردن (8% كارائي): چون اگر نباشد اتاق خالي است.
- به عنوان ودئو يا راديو(6.99999999%):.
- براي كاراهاي جزئي (0.000000001%): اين كارها شامل استفاده از نرمافزارهاي تخصصي و حل مسائل به كمك كامپيوتر و رهائي از كاغذ و paperless و IPPhone و تلويزيون و ماهواره و تلفن و انجام كارهاي بانكي و خريدهاي اينترنتي و بالا بردن فرهنگ آدمها و كم كردن كارهاي محاسباتي آدمها و ….
چي بگم. رفتم سر كلاس. براي بچهها مسائل رو با MATHEMATICA و PSCAD حل ميكنم كه بيشتر وقت به جاي محاسبات الكي به تحليل بگذرد. حالا چي شده. اومدن ميگن سر كلاس حل تمرين نميشه از power point (منظورشان ويدئو پروژوكتور است) استفاده كرد. ميگم بابا به خدا من با اين كامپيوتر مسئله حل مي كنم. خارج از اين كشور عقبمونده با كامپيوتر ميشه كارهاي ديگهاي غير از تايپ و power point انجام داد. ميگن نه. نامه از بالا اومده كه حلتمارين بايد با ماژيك مسأله حل كنند. داشتم ديوونه مي شدم. آخه اين چه وضعيه. عقبم.ندگي تا كي؟ ياد برره ميافتم: من براي چي اينجام؟؟
ایندفعه یه فکر جالبی به سرم زد. چرا وبلاگ مینویسیم. نمیخوام بشم روانشناس محله. ولی جالبه که یه موضوعی رو بگم. چقدر به ماجرائی مثل ماجرای زیر برخورد کردید:
از کسی یا چیزی خیلی عصبانی هستید. کمی هم ته دلهتون (نه خیلی ته ته) احساس گناه میکنید. کاری رو اشتباه انجام دادهاید یا حرف مدیری رو گوش نکردید. یه کسی رو گیر میارید. شروع می کنید از خودتون تعریف کردن. که من ال کردم و بل کردم. اون آدمه هم از شما تعریف میکنه. شما هم حال میکنید و کم کم فکر میکنید آدم مهمی هستید. بعد تمامی آدمهایی که قبلا اینکارو میکردند زیر سوال میبرید. بدی دیگرون رو میبینید و خوبی خودتون رو. بعدش همه رو مدیون خودتون میدونید و از اینکه قدرتونو نمیدونند از دیگرون شاکی میشید. بعد احساس میکنید وقتی اونجارو ترک کنید همه چیز داغون میشه. تازه دوستتون هم تأئیدتون میکنه. بعد به يك آرامش ميرسيد و حال ميكنيد و به مرحله ارضاء رواني ميرسيد.
خوب، ما در زندگي عمدتا اين روش تخليه درون رو بكار ميبريم. يه جورائي هم وبلاگنويسي اينجوريه. يه چيزي مينويسيد، چند نفر هم تأئيدتون ميكنند. بعد حال ميكنيد. آيا اين نوعي گول زدن خود آدم نيست. اين همون كاره فقط كمي با توكونولوژو.
نميخوام خودمون رو بكوبم. ولي مطلب زير رو بخونيد:
در دنيا شغلها و رتبههاي كاري به ترتيب زير دستهبندي ميشوند:
- سياست: چون حقوق يك سياستمدار تعيين شدني نيست و از level اجتماعي بالائي برخوردار است.
- اقتصاد: بعد از سيساستمدارها اقتصاددانها هستند كه روندهاي مهم دنيا را تخمين ميزندد.
- مديريت: در واقع بازوي اجرائي سياستمدارها و اقتصاددانها هستند.
- حقوق: كه از حقوق افراد دفاع ميكنند.
- پزشكان: كه محافظ جان آدمها هستند.
- مهندسان فني: كه در واقع كارگران سيستمها هستند و وظيفهاشان ساختن تجهيزات موردنياز اقتصاددانان و سياستمداران و … است.
حال در ايران اين موضوع دقيقا برعكس است. اينو همه ميدونيم. حالا فرض كنيد يك شاگرد اول در ايران داريم. معلومه رشتهاش مهندسي هستش. در خارج كشور، همتاهاي اين آدم كيا هستن. يه مشت بياستعداد گيج. حالا اين ايراني ميره اونجا و در اون دانشكده ميشه شاگرد اول. همه فكر ميكنند ايرانيها با استعدادند. من سوال دارم: چرا هيچ ايراني در زمينه مديريت يا اقتصاد يا سيساست اول نميشه؟ اينقدر خودمون رو گول نزنيم.
دسته : (IT, علوم برتر, عمومی) توسط فرزاد در 13-10-2006
رفته بودم خونه بابام. بازم صدام زد. بابام 74 سالشه. در 65 سالگي كلاس كامپيوتر رفت و يه چيزائي از ويندوز ياد گرفت. حالا هم با كامپيوتر شطرنج بازي ميكنه. بچگي يه كامپيوتر داره، پنتيوم 1. 128M رم و 6GB هارد. گاهي فيلم هم بازي ميكنه. هر دفعه هم كه من ميرم خونهشون كلي سوال ميپرسه. گاي هم يه فيلم براش ميبرم نگاه ميكنه.
ايندفعه رفتم خونهشون منو صدا زده ميگه: فرزاد، يه نرمافزار شطرنج جديد داري. گفتم مگه قبليها چه شونه. گفت آخه يه مشكلي داره. گفتم چيه. گفت اين نرمافزار قبلي، اگه يه كم بد بازي كني(خودش ميگفت چرت و پرت بازي كني) ميزنه كامپيوترو خاموش ميكنه!!!!!!!!!! من شاخ درآوردم. بهش گفتم يعني اشتباه بازي ميكني اينجوري ميشه. گفت نه. اگه بد بازي كني ميزنه كامپيوترو خاموش ميكنه. من نشستم پشت كامپيوتر. راست ميگفت. كامپيوتر خاموش ميشد.
كلي تلاش. بيفائده بود. بد كه بازي ميكردي restart ميكرد. خلاصه ياداشت كردم: نرمافزارهاي فوق سوپر هوشمند. اگر ويندوز هم اينطوري بود، 90% آدمها از بس ويندوز restart ميشد ديوونه ميشدند.
دسته : (IT, علوم برتر, عمومی) توسط فرزاد در 09-10-2006
راستش يادمه سال 1373 كه وارد دانشگاه شدم، از يكي خواهش كردم كه يك كيبرد بهم نشون بده. يادمه كه كامپيوتر 286 بهترين بود كه من دستم به كيبرد خورد. ميدونيد سال 1379 اولين Labtop را داشتم. همه چي رو اسكن كردم. الان تماما paperless هستم. بانكم هم سامانه. يعني توي اين 12 سال چقدر تعقيير كردم. حالا اينو گوش بدبد:
دختر 3 ساله من كه يك Labtop براي خودش داره، الان كاملا بلده با jetaudio كار كنه. كم كردن صدا و نگه داشتن فيلم و …. ديروز يه چيزي رو زمين بود، برداشتم ببينم چيه، يه دفعه داد زد “بابا، به مموري من چيكار داري!!!!!!!”. چي بگم. حاج و واج مونده بودم. مموري هنوز چند سالي نيست اومده. اين جوجه از كجا ميدونه و گير آورده.
فكرشو بكنيد. من از 19 سالگي شروع كردم الان اينجوريم. اين كه از 3 سالگي كلي ميدونه چي ميخواد بشه، خدا داند.