مرثیه ای برای یک رویا » 2011 » February

روزي كه نگار از دست من عصباني شد

دسته : (عمومی) توسط فرزاد در 19-02-2011

جالب بود. به روز نگار به من گفت بابا بيا با هم شوخي كنيم و بخنديم. منم گفم باشه. يه مداد برداشتم يه خط گنده روز دفتر مشقش كشيدم. چشتون روز بد نبينه. عصباني شد. رفت كلي گربه كرد و نامه زير رو برام نوشت. خيلي باحاله.

چه حالي مي‌ده آنلاين بودن

دسته : (عمومی) توسط فرزاد در 04-02-2011

مردم. از بس كه پرينت گرفتم زدم در و ديوار. خسته شدم. سايت رو راه‌انداختم. واي كه چه حالي مي‌ده. راحت دو خط مي‌نويسي و مطمئني كه همه مي‌بينند. آخيش. راحت شدم.