بعضيها واقعا به درد خارج رفتن ميخورند. بعضيا نه. شايد من جزو دسته دوم باشم. اينائي كه عشق خارج رفتن رو دارند بدونند كه فقط يك تست ساده انجام دهند. اگر تونستند قبوله. به مدت يك هفته بريد يك شهر دور. يك اتاق اجاره كنيد به مدت يك هفته. موبايلتون رو هم خاموش كنيد. از اتاق هم در نيائيد. ببينيد بعد از يك هفته چه حالي ميشيد. حتي دوست داريد با رفتگر سر كوچهتون هم صحبت كنيد. باور كنيد آدم همينطوري ميشه.
ديشب عروسي بودم. يه حالي داد. همه ميگفتند ميخنديدند. موضوعات بيخود تعريف ميكردند كه شايد قبل از 1 ماه غربت تو آمريكا اعصابم خورد ميشد. ولي كلي حال كردم. شايد مسخره باشه. ولي هست. يادمه روزهاي آخر ميخواستم 1000 دلار بدهم 1 هفته زودتر بيام ايران. عجيبه كه من با اين همه ايراد از اينجا ميگيرم باز هم كشور خودممه. ايكاش ميشد داخل كشور خودمون تمام امكاناتي مثل خارج رو داشتيم.
درست همین بین!
بین بودن یا نبودن.
ماندن یا رفتن!
چقدر سردم است، فنجان چای مدتهاست خالی است…
هیچ جا ایران نمیشه
همیشه و هر روز، آرزوم (واقعا آرزوم) این بوده که این اتفاق بیفته. خدا میدونه چند بار این ای کاش…. و گفتم . قبلا واسه شهر خودم که اگر امکانات داشت اونم نه امکانات آنچنانی، بلکه امکاناتی در حد مثلا یه رفت و آمد ساده، شاید هیچوقت پامو تو شهری مثل تهران- کرج نمیذاشتم که پر از دروغ هست و خیلی از آدما به اسم زندگی دارن خودشونو گول میزنن و اصلا خوشحال نیستن.حالا هم که دیگه ..
سلام آقای دکتر
خوب هستید؟
………………….
من از دانشجویان رشته آی تی در دانشگاه قزوین هستم
ترم پیش در کارگاه هایی که گذاشتید شرکت کردم
واقعا همگی (من و دوستانم) از کلاستون لذت بردیم
کارگاه های دیگه ای هم این ترم و ترم پیش برگزار شد ولی کارگاه های شما یه چیز دیگه بود. به شکلی که ترم پیش بچه ها خیلی درخواست دادندو در نظر سنجی که خانم دکتر رئیس دانا بررسی می کردند به ایشون منتقل کردند مطلبو، متاسفانه این ترم چهارشنبه ها دانشگاه کلاس ندارم این هفته هم که استثنا به خاطر استاد سمینارم اومدم دیر رسیدم خیلی دلم سوخت
چون همیشه طولانی بودن مسیر بهونم بود واسه نیومدم به دانشگاه غیر از روزهای کلاسام، این دفعه این قدر گرفتار بودم که نتونستم خودمو زودتر برسونم
آقای دکتر؟
ترم پیش فرمودید من عکسای نوشته های کارگاهمو تو سایت می ذارم این ترمم گذاشتید؟
نتونستم لینکشو پیدا کنم (ناراحت)
کاش دو تا استاد مثل شما تو رشته ما هم بود
از دوره کارشناسی همیشه تو رشته آی تی با کمبود استاد حرفه ای مواجه بودیم چند سال اول که همش به مردم باید توضیح می دادیم آی تی چی هست، بعدشم که کم کم رشته جا افتاد باز استادای خوبی نداشتیم… استاد خوب داشتیمااا ولی استادی که به آدم انرژی مثبت تزریق کنه… حس کار و هیجان فیلد کاریشو بده کم بوده
البته این ترم (ترم دو ارشد) یه استادی دارم که عجیب داره پوست از سرمون می کنه فکر کنم اینم دیگه خیلی داره اذیت می کنه
ولی من خوشحالم امیدوارم ته ترم یه مقاله از کارم دربیاد حداقل
……………………………………………………………………..
آقای دکتر
کاش صداتونم یه جایی تو سایت یا دانشگاه می ذاشتید که ویستونم داشتیم
خداییش حضور در کلاس یا شنیدن صدای استاد یه چیز دیگست هنوز بعد از یه ترم صداتون تو گوشمه… گرچه دو جلسه بیشتر ندیدمتون
امیدوارم هر جا هستید خدا بهتون خیر وشادی بده
ماها که خیلی استفاده کردیم از تجربیات شما
ارادتمند شما
مهندس
فرق نداره استاد آدم هر جای دنیا هم که بره باید میس انتروپی خودشو حفظ کنه.
ای کاش میشد
با سلام خدمت استاد محترم جناب دکتر رضوی
من دانشجوی شما نیستم ولی از طریق یکی از اساتید(دوستای خودتون) با سایت شما اشناشدم واقعا تحت تاثیر رفتار های شما قرار گرفتم نحوه اموزش و کارهای که شما برای دانشجویان مخصوصا ارشد انجام می دید قابل تحسین هست اگر تمام استادها اطلاعات خودشون اینطوری به دانشجو می دادند چقدر خوب می شد واقعا دانشجویان شما باید قدر شما رو بدونند اینو جدی می گم موفق باشید و با تشکر
دقیقا همینه دکتر. منم دقیقا جز دسته دومم. اون زندگی بدون موبایل تو غربت رو هم وقتی تجربه کردم فهمیدم اینجا میتونم فقط زندگی کنم.
چی بگم ؟؟؟
خدا خارج قسمت کنه …
میام نظر واقعی مو میگم
قول میدم.
من نظرمو بعد از اینکه رفتم میگم:)
سلام استاد اگه اون امکانات اینجا بود که خیلی عالی بود
اما من فکر میکنم توی همون غربت خیلی راحت ترم(البته تا حالا نرفتم)
حضرت عباسی چه جوری میرسی این همه فعالیت داشته باشی
من تو یکیشم موندم بعد شما اندازهی 1سال ساختمان اداری یه دانشگا توی 1 روز فعالیت داری چه جوریاس !!!!!!!!!
به ما هم بگو
دانشجوی 4ساله پیشت بودم دکتر
ایران برای زندگی مردم عادی خوبه ولی برای کسی که دوست داره در زمینه علمی پیشرفت کنه جهنمه و فکر میکنم همین تحمل غربت رو راحت تر کنه!
فقط می خوام ببینم دانشجوهاتون وقتی این چیزا رو می خونن چه قیافه ای دارن،،، والا استادای ما یه لبخند میزدن، برای شیش ماه سوژه های متنوع از اون استاد توی خوابگاه جور بود،،، اونجا چه خبرا می شه!!!؟