ای کاش میتوانستم
یک لحظه میتوانستم ای کاش
بر شانههای خود بنشانم
این خلقِ بیشمار را،
گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند.
ای کاش
میتوانستم!
kash mishod ke naraft/kash mishod ke bemanimo besazim khanei az gele del/keshvare eshgh kojast??/sohbat az raftano bizari nist/paye raftan lang ast/jaye mandan injast/kash mishod ke naraft
سلام.
ای کاش بعد از اینکه
خلق را بر دوشت نشاندی
به جای این حباب خاک
در آسمان پروازشان میدادی
تا خورشدشان را میافتند
در گرد حباب خاک گمانم این است که چیزی نیابند…
ثبت شده در تاریخ : 26/Jun/2010@9:14 am
فربد گفت
سلام
امیدوارم که خوب و سلامت باشید
مطلب شما درباره ویزا امریکا خوندم از حس شما فهمیدم که این ویزا واسه رفت به اون ور آب هستش
عجب اقای دکتر فرزاد هم رفتنی شد!
اقای دکتر این حس غریبی که وقت نوشتن مطلب مربوط به ویزا داشتین رو خیلی ها دارند
دکتر من هم این برزخ رو از زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم حسش کردم نه تنها حسش کردم اون رو حتی مهمان خونه و عضوی از خانواده ام کردم
خیلی تلاش کردم که چیزی ننویسم
ولی دوست داشتم درد دل کنم باتون چون وقتی خوندم یه احساس بد سرا پای وجودمو گرفت
شما می دونید زبان خوندن و کار کردن و تدریس و مقاله همه و همه یه طرف ولی احساس تردید واسه موندن یا رفتن هم یه طرف امیدوارم که در مورد حس شما اشتباه کرده باشم به هر حال بهانه بود واسه عرض ادب و احترام
ثبت شده در تاریخ : 27/Jun/2010@10:56 am
ایرانشاهی گفت
سلام
جناب دکتر رضوی برات ایمیل فرستادم. اگر جواب بدی خیلی حال دادی به من بیرفیق.عزت زیاد.
ای کاش…………….
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
حالتي رفت که محراب به فرياد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو ديدي همه بر باد آمد
بقیه ی شعر در http://www.nimeyeto.blogfa.com
kash mishod ke naraft/kash mishod ke bemanimo besazim khanei az gele del/keshvare eshgh kojast??/sohbat az raftano bizari nist/paye raftan lang ast/jaye mandan injast/kash mishod ke naraft
سلام.
ای کاش بعد از اینکه
خلق را بر دوشت نشاندی
به جای این حباب خاک
در آسمان پروازشان میدادی
تا خورشدشان را میافتند
در گرد حباب خاک گمانم این است که چیزی نیابند…
سلام
امیدوارم که خوب و سلامت باشید
مطلب شما درباره ویزا امریکا خوندم از حس شما فهمیدم که این ویزا واسه رفت به اون ور آب هستش
عجب اقای دکتر فرزاد هم رفتنی شد!
اقای دکتر این حس غریبی که وقت نوشتن مطلب مربوط به ویزا داشتین رو خیلی ها دارند
دکتر من هم این برزخ رو از زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم حسش کردم نه تنها حسش کردم اون رو حتی مهمان خونه و عضوی از خانواده ام کردم
خیلی تلاش کردم که چیزی ننویسم
ولی دوست داشتم درد دل کنم باتون چون وقتی خوندم یه احساس بد سرا پای وجودمو گرفت
شما می دونید زبان خوندن و کار کردن و تدریس و مقاله همه و همه یه طرف ولی احساس تردید واسه موندن یا رفتن هم یه طرف امیدوارم که در مورد حس شما اشتباه کرده باشم به هر حال بهانه بود واسه عرض ادب و احترام
سلام
جناب دکتر رضوی برات ایمیل فرستادم. اگر جواب بدی خیلی حال دادی به من بیرفیق.عزت زیاد.