زندگي در غربت
دسته : (زندگي) توسط فرزاد در 22-10-2009
نظرتون چيه؟
به نظر من كه …
تصميم، فرياد، انفجار، پرتا ب، فرصت، ايده، نگاه نگران يك دختربچه در انتهاي يك كوچه
نظرتون چيه؟
به نظر من كه …
تصميم، فرياد، انفجار، پرتا ب، فرصت، ايده، نگاه نگران يك دختربچه در انتهاي يك كوچه
سلام
اولش سخته ولی بعدش روتین میشه…شک نکنید
ولی زبان خارجتون رو باید قوی کنید
zendegi dar ghorbat yani forsati baraye dorost zistan kardan,yani aramesh ,yani omid ,yanii…
zendegi dar ghorbat yani forsati baraye dorost zistan ,yani aramesh ,yani omid …
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر
به طور خلاصه اگه نظرمو بگم اینه من به نوبه خود به هیچ عنوان زندگی در خارج از ایران و نمیپسندم به چندین دلیل:
1- همه چیز نسبی است یعنی اینکه شما به یکسری خواسته ها میرسید که باید بهاشو بپردازید. ممکنه که شرایط زندگی درخارج “در ابتدا” کمی خوشایند به نظر بیاد اما با گذشت زمان همه چیز فرق خواهد کرد.
2-شرایط سنی –وضعیت تاهل و موقعیت مالی برای زندگی خارج از ایران بسیار حائز اهمیته حتی برای کسانی که به قصد تحصیل به آنجا مهاجرت میکنند.
3-بعد از 11سپتامبر موقیعت مسلمانان بویژه ایرانیان در خارج از ایران دچار مشکل گردید که البته با بحران مالی و اقتصادی کنونی بوجود آمده در جهان این شرایط برای مهاجران بدتر هم شده.
4- مهمترین دلیل که زندگی در خارج از ایران را مشکل میسازد نوع زندگی و کارکردن ایرانیان در داخل میباشد که با سیستمی که در خارج است متفاوت بوده و زندگی و کار را در آنجا را صد چندان مشکل میسازد.
البته دلایل بیشماری هم وجود دارد که البته اینها نظر شخصی بنده هست و شاید هم مصداق نداشته باشد.
با سپاس و درود فراوان
محمد راجی دانشجوی پروژه و کارآموزی شما
84945917
ey khoda!akhe kharej chi dare ke iran nadare?khob vaghti berim kharej az iran oonvaght iranam mishe kharej.bahal shod,na?be nazare man hichja vatane adam nemishe.in mayim ke bayad keshvaremoono besazim.ey javanane vatan,jane shoma jane vatan
بستگي به هدف داره.
من كلا با هجرت موافقم، ولي به شرط هرف.
حالا هدف ميتونه نارضايتي از شرايط موجود باشه و يا تحصيل علم و يا ارتقاي دانش باشه.
كلا هر چيزي كه متعالي كننده باشه
نگاه نگران یک دختر بچه در انتهای یک کوچه ….
چه زیبا نوشتین…..
نظر منم همینه .
این شعر و یه نفر تو وبلاگم گذاشت به نظرم قشنگه منم میذارمش تو وب شما
تب تند زندگی رو نمیشه تو چهره ها دید
نمیشه تلخیه اونو تو دل حادثه فهمید
زندگی شاید یه قصه ست
چه بد و چه خوب باید ساخت
توی شطرنج دقایق نباید به سادگی باخت
این دروغه هرکی میگه گذر زندگی کنده
زندگی کن تا بفهمی تب زندگی چه تنده
چرا این همه غصه؟ وقتی زندگی دو روزه
نذاریم همین دو روزم تو آتیش غم بسوزه
پیرمرد یه کنج نشسته،با دلی غمین و خسته
یاد ایامی که رفته،خاطرات اون گذشته
یکی چشم تو چشم یارش،یکی اینجا دل شکسته
اون یکی به فکر نونه،با دستای پینه بسته
تب تند زندگی رو نمیشه تو چهره ها دید
نمیشه تلخیه اونو تو دل حادثه فهمید
It depends.. but I say lets go and experience it
I agree with Nima idea…seriusly that realy
نمیدونم چرا هیچوقت دوست نداشتم در جایی به جز ایران زندگی کنم.با اینکه ایران….
رفتن به خارج از ایران و همیشه فقط برای یاد گرفتن و دیدن دوست داشتم و دارم.
فقط زمانهایی که احساس امنیت نمیکنم این فکر به ذهنم میاد که از اینجا برم…
فقط همین…
هیچوقت اینجا احساس امنیت نمیکنم….
شاید هم در هیچ کجای دنیا احساس امنیت نکنم.
نمیدونم…
وووووووووووووووووووووووووووواااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییییی
خیلی محشر بود یکی از بچه ها نظر گذاشته بود با اسم و شماره دانشجوییییییییییییییییییییی
این قشنگ ترین و خنده دار ترین پست اینترنتی بود که دیده بودم
koodaki be name shadi gom shode ast lotfan age az oon khabari dashtit be ma etela bedid adres az khalije fars ta daryaye khazar
خب من هدف دارم یعنی زندگی که میخوام بسازم با اینجا بودن محدود میکنه یعنی چنان آدمی نیستم که یک جا بند بشم و همیشه دنبال ماجراجویی و هیجان و شادی و ریسک بودم وهستم خب من برای رسیدن به اینها باید از محدوده بگذرم این عالیه فوق العاده س تو چی فکر میکنی خب این یعنی اگر زندگی یک نواخت و تکراری نمیخوای احتمالا باید از این محدوده بگذری و شاید خوب باشه راه غربت زندگی آزادانه را بری البته آزاد اما سالم و موفق برای کسی که ذهن سالم و پاک داره و این معرکس معرکه
من هم مثل خیلیا به امید زندگی رویایی به آلمان آمدم شهر کلن اول همه چی قشنگه وفکر میکنی بهشت گمشده تو پیدا کردی ولی باور کنید اینطور نیست اینو همه کسایی که اینجا هستند تجربه کردن ولی به خاطر غرورشون نمیتونن بروز بدن که اشتباه کردن..هیچ جا وطن خود آدم نمیشه..ارتباط با فامیلا…عید نوروز..چهار فصلش ..همه چی…اکثر ایرانیا اینجا پشیمان از اومدن ولی یه جورایی پاشو گیره برای برگشتن..ولی من که مشکل ندارم به زودی بر میگردم به بهشتی که سالها توش بودم ولی قدرشو ندونستم…