مرثیه ای برای یک رویا » الان

الان

دسته : (زندگي, پوچي) توسط فرزاد در 15-10-2009

الان در خانه نشستم. جلوي لپ‌تاپ. نگار داره قرآن مي‌خونه. حفظ مي‌كنه. مادرش هم داره ازش مي‌پرسه. منم بيكار. دارم كارهاي ديگرونو تعيين مي‌كنم. بعدش بايد شام بخوريم و بخوابيم. فردا هم همينطور مي‌گذره. ولي پس‌فردا كمي متفاوته. چون شنبه و اولين روز هفته و اين تفاوت اونقدر مهمه كه دارم متعجب مي‌شم. شنبه هم همانند امروز وروزهاي ديگر. عجيبه. آخرش اين ساعت زندگي ار كار ميوفته. اونوقته كه ديگه فرق مي‌كنه. ولي يه سؤال: اگه انوقتم فرق نكنه چي؟



دیدگاه ها:

دیدگاهتان را بنویسید