مرثیه ای برای یک رویا » راز دروني

راز دروني

دسته : (دانشگاه) توسط فرزاد در 25-09-2009

امروز براي اولين روز در ترم جديد رفتم سر كلاس. افتضاح بود. باز هم تكرار مكررات. اصولا كلاس براي من جائي است كه من مي‌خندم. بروبچه‌ها مي‌گن من 0.5 ساعت دير ميام. 0.5 ساعت هم زود مي‌رم. 0.5 ساعت هم مي‌خندم. مي مونه 15 دقيقه كه اونم درست و حسابي درس نمي‌دم. كاش مي‌دانستند. خستم. خيلي.



دیدگاه ها:

دیدگاهتان را بنویسید