مرثیه ای برای یک رویا » پدر باعرضه بچه بي‌عرضه-پدر بي‌عرضه بچه باعرضه

پدر باعرضه بچه بي‌عرضه-پدر بي‌عرضه بچه باعرضه

دسته : (دخترم, زندگي) توسط فرزاد در 07-08-2009

و اما يك تئوري جالب رسيدم. يك مثال مي‌زنم. من ماشين دارم. خانمم با ماشين نگار رو مي‌رسونه به مدرسه. يكي ديگه ماشين نداره. بچه‌اش پياده مياد و ميره. خوب كي بدنش قويتر مي‌شه؟ كي اجتماعي‌تر ميشه؟ كي براي آينده ساخته‌تر مي‌شه؟ كاش ماشين نداشتم. كاش اصلا پول نداشتم كه براي بچه‌م پفك بخرم. خوب پس چي؟ اينه كه مي‌گن پدر باعرضه بچه بي‌عرضه بار مياره. فقط يه چيزي به ذهنم رسيده. نشستم با نگار صحبت كردم. براش اينارو توضيح دادم. بهش گفتم من مي‌تونم ماهي 200 هزار تومان بهت بدم. ولي ماهي 4 هزار تومان بهت مي‌دم. سعي كن يا جمع كني و يا چيزهاي بدرد بخور بخري تا ياد بگيري كه وقتي بزرگتر شدي چطوري بايد از پول استفاده كني. بهش گفتم اگه پول بيشتري مي‌خواي بهتره كار كني و منو كمك كني تا پول بيشتري گيرت بياد. بهش يك بچه رو توي سفر شمال نشان دادم كه يك برگه “ويلا” دستش بود. بهش گفتم كه اين بچه پول نداره و داره كار مي‌كنه. ولي چون من پول دارم تو لازم نيست كار كني. نتيجه چي مي‌شه. اون باعرضه‌تر ميشه و در آين ده سريع رشد مي‌كنه. بهش گفتم كه اون پول نداره پفك و چيپس بخره و سر كلاس نون و پنير مي‌بره. ولي تو پفك مي‌خري و ضعيفتر مي‌شي. فكر مي‌كنيد نتيجه چي شد؟ قبول كرد و كم‌كم داره اجرا مي‌كنه. بهش گفتم كه خودتو رشد بده. ولي اگر در جائي ديدي كه براي رشد كردن به پول من نياز داري بگو. بهش ياد دادم كه براي درست كار كردن بايد درست استراحت كني. بهش ياد دادم هيچ لزومي نداره بري مدرسه و درس بخوني. فكر كن چرا بايد اينكار رو بكني. بهش ياد دادم كه اگر دوچرخه‌ات را از پله‌هاي پارك شقايق خودت بالا نبري بي‌عرضه مي‌شي. بهش ياد دادم كه با دوچرخه وقتي مي‌خوري زمين يعني داري رشد مي‌كني. الان مي‌خوام اينو بهش ياد بدم كه موفقيت يعني رفتن از يك شكست به يك شكست ديگر بدون اينكه متوقف شي و انگيزتو از دست بدي و بزودي بهش ياد خواهم داد كه در اين دنيا همه چيز بي‌ارزشه و دنيا ازموضوعي كه برات مهمه بهت ضربه مي‌زنه و ما در اين دنيا اومديم كه بفهميم هيچ چيز مهم نيست. بعدش منتظر مي‌شم. منتظر معجزه خلقت. منتظر اينكه اون رشد كنه و به من بياموزه. به من بگه كه درست چيه. به من بگه راه درست از ديد اون چيه. منتظر اينكه معجزه خلقت به نگار بگه كه به پدرت بياموز كه همواره در اشتباه بوده. منتظر اينكه نگار مفهوم درستي از زندگي رو به من ياد بده و از اين راه باز هم مطمئن بشم كه خدائي در اين نزديكي است و زندگي همواره جاري.



دیدگاه ها:

دیدگاهتان را بنویسید