مرثیه ای برای یک رویا » يادش بخير وحيد جون

يادش بخير وحيد جون

دسته : (ادبيات, شعر, عمومی) توسط فرزاد در 13-10-2006

دوست خيلي خوبي بود. وحيد. حيف كه يه مشكل بزرگ نابودش كرد. نمي‌دونم كجاست. اين شعر رو از اون به يادگار دارم:
مي‌گن يه روز ناصرالدين‌شاه همه رو جمع مي‌كنه و مي‌گه بگيد معني اين شعر چيه كه مال حافظ هستش:

بلبلي برگ گلي خوشرنگ در منقار داشت….اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌هاي زار داشت
گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست….گفت ما را جلوه معشوقه در اينكار داشت

روزها دانشمندان دنبال معني دوم اون بودند. تا اينكه شخصي به نام كركوكي جوابش رو اينطوري داد:

صاحبا اين بنده غم در موقعي بسيار داشت….يادم آمد كز حديثي كانجناب اظهار داشت
گفته بودي مقصد خواجه چه بود از آنچه گفت….بلبلي برگ گلي خوشرنگ در منقار داشت
تا سحر غواص گشتم من به بحر ابجدي….تا ببينم آن صدف آيا چه در دربار داشت
بلبلي برگ گلي شد سيصدو پنجاه و شش….با علي و با حسين با حسن معيار داشت
برگ گل سبز است باشد آن نشاني از حسن….چون كه در روز شهادت سبزي رخسار داشت
رنگ گل سرخ است باشد آن نشاني از حسين….چون كه در روز شهادت سرخي گلنار داشت
بلبلي باشد علي كاندر فغان هر دو گل….دائما در سينه‌اش خوش ناله‌هاي زار داشت



دیدگاه ها:

دیدگاهتان را بنویسید