دسته : (دانشگاه) توسط فرزاد در 14-08-2009
حال كنيد. 2 سؤال داده بودم توي امتحان ماشين دانشگاه آزاد تابستان. سؤال 1: رلوكتانس چيست؟ سؤال 2: كوانرژي چيست؟ زيباترين جواب رو يكي از پسرها داده بود. جواب اولي را داده بود كه رلوكتانس چيز خوبيه. جواب سؤال دوم رو هم داده بود كوانرژي هم چيز خوبيه ولي از رلوكتانس بهتر نيست. اينو ميگن احساس. اينكه وقتي جواب رو بلد نيست يك خنده رو بر روي لبان استادت بياري. البته از اين به بعد هر كي چرتوپرت بنويسه نمره كم ميكنم. شوخي كردم.
دسته : (دانشگاه) توسط فرزاد در 11-06-2009
آخيش. امروز پس از مدتها يه سه روزي تعطيلم. كلي كار عقب مونده دارم. چند موضوع جالب ديدم. تو خيابونا كارناواله. مادرم ميگفت فقط انقلاب اينجوري بود و ديگه تا حالا همچين چيزي نديده بوده. عجب
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 16-08-2008
قانون 1) دانشجو يك انسان است. انساني همچون فرزند خودت. همانطور با او برخورد كن كه دوست داري با بچه تو برخورد كنند و همانطور كه زماني دانشجو بودي با تو برخورد كنند.
قانون 2) در كلاسي كه درس ميدهي بايد بدون ارفاق، ميانگين نمرات حداقل بايد 16 باشد، نمرات افتاده 9.75، حداقل 20% نمره بيست بگيرند، حداكثر افتادهها 20%.
قانون 3) همواره بدانم كار استاد درس دادن نيست، كار استاد پژوهش است. پس آنچه كه زياد مهم نيست نمره دانشجو است.
قانون 4) به افراد زير كمك كنم: كساني كه در اثر نمره من چهارمين بار مشروط شده و اخراج ميشوند، كساني كه در اين ترم درس خوانده و نمرات بالا گرفتهاند، كساني كه معدلشان بالا است.
قانون 5) انتقادهاي دانشجويان را در سيستم تدريس وارد كنم.
قانون 6) براي جلوگيري از استرس دانشجويان، امتحان ميانترم را چندينبار ميگيرم. هر كدام بالاترين نمره شد، همان نمره منظور گردد.
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 27-07-2008
به خدا قسم، اينها انسانند، به خدا اينها دانشجويند، با زيباترين احساسات و قشيگترين رفتارها، نكشيد اين آدمهارو. از اينها گرگ نسازيد. اينها بچههاي من و شما هستند. بزرگند به بزرگي روحي كه در بچههاي ما است. اينها انسانند. مانند جنايتكاران برخورد نكنيد. اينها معلمان بچههاي ما خواهند بود. به خدا هر كدام روح دارند، بزرگند، ميفهمند و كمي بازيگوش. مانند بچههاي خود ما. بزرگ باشيد و باشيم. همان برخوردي را با اين دانشجويان بكنيم كه دوست داريم فردا روزي اينها با بچههاي ما بكنند.
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 18-07-2008
بالاخره از بين 200 دانشجو 3 نفر را انداختم. بالاخره اين تابو را شكستم. ولي اين 3 نفر حتي يكبار هم زنگ نزدند كه به ما كمك كنيد. چي بگم. يكي رو يكبار نمره داديم كلي دعوامون كرد كه چرا نمره دادي. من بايد ميافتادم. ديگه ميترسم بدون درخواست كسي بهش نمره بدم.
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 18-07-2008
هر كس با من درس داشته باشه ميدونه كه من اجازه ميدهم كه در امتحان پايانترم و ميانترم يك برگه A4 بياورند. اتفاقات جالبي در اين زمينه رخ داده است كه مينويسم:
- تعدادي از بچهها گفتهاند كه ما فكر كرديم يك برگه A4 سفيد بايد بياوريم!!!!!!
- سر امتحان يك دانشجو مرا صدا زد و گفت: استاد ما برگه A4 را نوشتيم و آوردهايم، ميتوانيم از كيف در بياوريم و استفاده كنيم؟؟؟؟؟!!!!!!
- تعدادي از بچهها هم به جاي اينكه يك برگه A4 را چندين بار در جلسه امتحان استفاده كنند، چند برگه A4 را يكبار يكبار استفاده ميكنند. بديي صورت كه چندين برگه A4 را در پيراهن خود جا داده و يكي يكي بيرون ميآورند!!!!!!!!
- تعدادي از بچهها هم فرق بين كاغذ A4 و A1 را نميدانند!!!
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 18-07-2008
چيزي به يادم افتاد كه گفتم بنوسيم، وقتي دانشجو بودم يادم بود كه وقتي استاد شدم يادم باشد كه:
- من استادم نه براي اينكه بخواهم بگويم از دانشجو برترم.
- من استادم نه براي اينكه بخواهم بگويم از دانشجو بيشتر ميدانم.
- من استادم نه براي اينكه بخواهم به دانشجو بفهمانم كه او زيردست من است.
- من استادم نه براي اينكه از التماس دانشجو لذت ببرم.
- من استادم نه براي اينكه به استرسهاي موجود دانشجو بيافزايم.
- من استادم نه براي اينكه به دانشجويان قويتر بفهمانم كه بايد كمتر بفهميد.
- من استادم نه براي اينكه به دانشجويان بفهمانم كه نمره ميتواند سبب تغيير رفتارش شود.
- من استادم نه براي اينكه به دانشجويان بفهمانم كه وقتي نمره به آنها ميدهم بايد تا آخر دنيا هر وقت مرا ميبينند از من متشكر باشند.
- من استادم براي اينكه به دانشجويان نشان دهم درسهاي تلخ را با محبت ميتوان شيرين كرد.
- من استادم براي اينكه به دانشجويان محبت كنم و نشان دهم از جنش آنها هستم.
- من استادم براي اينكه به دانشجويان نشان دهم يك استاد قبل از استاد بودن يك پدر است.
- من استادم براي اينكه به دانشجويان نشان دهم نمره ملاكي است به غلط در روش آموزشي غلط ولي ناگزير براي ارزيابي او و اينكه بداند اين ارزيابي اشتباه است.
دسته : (دانشگاه, عمومی) توسط فرزاد در 26-10-2007
ميدونم اين موضوع بحث برانگيره. ولي مينويسم. به نظر من اگه استادي در طي ترم با دانشجو به صورت Interactive كار كنه و با اونها دوست باشه خيلي بهتره تا يك امتحان سخت بگيره و همه رو بياندازه. بعد هم همه ازش بترسند. فقط يك سوال دارم. اگه بچه خودشون باشه هم همين كارو ميكنند؟ آيا اگر زندگي بچهاش به يك نمره بند باشه باز هم ….؟ آيا وجدان آدم اجازه ميده توجيه كمكاري در ترم رو با يك امتحان سخت تموم كنيم؟ واقعا معلمي و استادي شغل انبيا است.