- يك داستاني در مورد اينكه Valentine’s Day در اصل مال ما ايرانيها است.
- از حق نگذريم قسمت قطار هيجان جالبي داشت.
- هنرپيشهها خيلي زود زود عوض ميشدند، انگار اصرار داشت از همه استفاده كنه. همين كه مجمدرضا گلزار در تبليغش هست ولي در فيلم كمي.
- فيلم فقط كمي سرگرمكننده و بدون مفاهيمي كه آدم دنبالشه بود.
- همراهان: آقاي علي پنداشته.
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: محمدرضا گلزار.
- اولا توصيه ميكنم اگه متأهل نيستيد اين فيلم رو نريد، چون اصلا حسي يه شما نميده.
- قدرت يك مرد در برابر زنهائي كه قوي هستند و تمام قدرتشان در خودشان است.
- به حق ميشه گفت زني اين چنين كه خودشو سربار زندگي ندونه بلكه تعيين كننده زندگي بدونه كمه، به نظر من همه زنها اين قدرت رو دارند ولي اينكه چقدر استفاده ميكنند بحثي است كه من نميدونم چرا.
- به نظرم كسي اگه رمان زياد خونده باشه متوجه ميشه كه فيلم خيلي زيبا ساخته شده و حسهاي لازم رو كاملا به آدم ميده.
- اولين فيلم ايراني بود كه من احساس كردم دارم يك رمان خارجي رو نگاه ميكنم.
- خوشبخت اون كسي كه در زندگي درد يك عشق عميق رو هميشه با خودش داره، عشقي بدون وصال با عشقي با خاطره خوب. فروتن شايد زياد قشنگ بازي نكرد ولي احساس درد ناشي از عشق عميق رو خيلي زيبا ارائه داد.
- همراهان: آقاي علي پنداشته.
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: محمدرضا فروتن-نيكي كريمي.
- مثل فيلمهاي هندي از رنگ خيلي خوب استفاده كردن بود.
- سعي كرده بود مشكلات مرفهين جامعه را با سطوح مشكلدار از نظر مالي مقايسه كند.
- نشان ميداد افرادي كه به شدت مذهبي و پايبند اصول ديني هستند، در مواردي از تربيت بچهها غافل ماندهاند. قسمتي كه بدون اطلاع حاجآقا در ايوان خانه ديش وصل بود حاكي از اين بود كه بچهها به سادگي ميتوانند پدران را دور بزنند.
- هميشه اگر مشكلي پيش بيايد، پائينترين سطح مجموعه (نصاب ديش) ضربه ميخورد. حتي تاوان هوسراني مردان مجموعه را افراد سطح پائين جامعه ميدهند.
- هيچوقت فكر نكنيد كه ديده نميشويد، دوربينها پليس هميشه مواظب شما هستند. اگر كار خلافي بكنيد حتما گير ميافتيد.
- مثل هميه فيلمها ميخواست نشان دهد كه پولداري يعني فساد. همچنان اين موضوع را نميتوانند نشان دهند كه اگر پولدار باشي و با فرهنگ پولداري، بهترين زندگي دنيا را خواهي داشت.
- هميشه آدمهائي هستند كه ميخواهند از هر فرصتي براي پيش بردن حرفشان استفاده كنند، مثل ماجراي گرفته شدن خانمي كه با موبايل صحبت ميكرد توسط پليس و ارائه وارونه مطلب توسط ماهواره.
- همچنان هوسراني مردان را در برخورد با موجودي به نام زن در مقياسهاي مختلف: دختر تنها و معصوم و بيپول، زن مجرد و پولدار و ….
- خانم بختآور را نميشناختم، ولي در عين حال فيلمي ساخته بود كه 1.5 ساعت ميخكوب شدم، حتي يادم رفت كه چيپسم را بخورم. الان ديدم كه ايشان پشت كنكوريها را ساختهاند. جالبه شلوغي خاصي در فيلمهاي ايشان به چشم ميخورد.
- همراهان: آقاي علي پنداشته.
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: مهران مديري-محمدرضا شريفينيا-امين حيائي-باران كوثري-نگار فروزنده.
- به نظر من شاهكار آقاي مهران مديري بود.
- افرادي كه دري به تخته ميخورد و اشتباهي بر سمتي مينشينند و امر به آنها مشتبه ميشود و همهچيز را خراب ميكنند.
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: مهران مديري.
- انسان بعد از 48 ساعت به شكنجه عادت ميكند. مقاومت اول مهم است. بعد از آن ديگر نميتوانند زنداني را بشكنند.
- آنچه مسلم است سياست به درد آدمهاي سياسي ميخورد. اگر ميخواهي سياسي كاري بكني اول همه چيز را نابود كن و بعد از آن كارهاي سياسي را شروع كن.
- نميدونم اگر آدم در يك شب دو فيلم شام آخر و شبهاي روش را با هم ببيند، آيا دل دليلي براي وجود عقل پيدا ميكنه يا نه؟
- مردي هيستريك كه زندگي را جز در مالكيت بدني و ذهني زن خود نميبينه، زيباترين پديده دنيا يعني زن را نابود ميكنه و در مقابل مردي كه ارزش زندگي را در داشتن احساسي پاك به يك زن ميبينه همچون اكسيري براي عروج زن ميشه.
- تا كي ميخواهيم فرق بين خودخواهي و تعصب و عشق رو نفهميم؟
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: آتيلا پسيان-محمدرضا گلزار-هانيه توسلي.
- زيباترين فيلمي كه تا كنون ديدهام. واقعا اينقدر احساس در يك فيلم. توضيحي نميتوانم بدهم.
- به نظر من انسانهائي كه عشق را با يك موجود دست نيافتني ميآموزند، رنگ عشق به آنها چنان بينيازي ميدهد كه از خود معشوق نيز بينياز ميشوند و زندگي رنگي جديد و زنده مييابد.
- هنرپيشههائي كه من بازيشان دوستشان دارم: هانيه توسلي.